به نظر می رسد برخی از مذاکره کنندگان معتقدند که تاکتیک های سخت چانه زنی کلید موفقیت است. آنها به تهدیدها، خواسته های افراطی و حتی رفتارهای غیراخلاقی متوسل می شوند تا سعی کنند در مذاکره دست برتر را به دست آورند.
در واقع، مذاکرهکنندگانی که در مذاکره از استراتژیهای سخت چانهزنی عقبنشینی میکنند، معمولاً به عدم درک در مورد دستاوردهایی که در اکثر مذاکرات تجاری میتوان به دست آورد، خیانت میکنند. وقتی مذاکرهکنندگان به تاکتیکهای سخت چانهزنی متوسل میشوند، نشان میدهند که مذاکره را یک شرکت برد-بازنده میدانند. درصد کمی از مذاکرات تجاری که فقط به یک موضوع مربوط می شود، مانند قیمت، در واقع می تواند به عنوان مذاکرات برد- باخت یا مذاکرات توزیعی در نظر گرفته شود.
تصور کنید که شما بنیانگذار یک استارت آپ هستید که آنطور که انتظار داشتید موفق نبوده است.
شما در فکر انجام آخرین فشار برای تولید محصول خود هستید، اما برای انجام این کار به مقداری بودجه اضافی نیاز دارید. یک سری معاملات شکست خورده است و شما تحت استرس شدید قرار دارید. اکنون شما در حال مذاکره با موضوعی هستید که معتقدید آخرین گزینه باقی مانده شرکت است: وام با بهره بالا از وام دهنده با شهرت مشکوک. آیا باید شرکت خود را تعطیل کنید یا مذاکرات در مورد وام پرخطر را نهایی کنید؟
چالش های پیش روی مذاکره کنندگان زن
در حال حاضر، بسیاری از ما آگاه هستیم که به نظر می رسد زنان با موانع قابل توجهی در مذاکره روبرو هستند . در اینجا مهارتهای مذاکره و تاکتیکهای مذاکره برای مذاکرهکنندگان زن وجود دارد تا زمینه بازی را در سناریوهای مذاکره یکسان کنند.
موانعی که زنان مذاکره کننده با آن روبرو هستند
برای شروع، زنان به خاطر مذاکره از جانب خود جریمه می شوند. پروفسور هانا رایلی بولز از مدرسه بازرگانی هاروارد، پروفسور لیندا بابکاک از دانشگاه کارنگی ملون و پروفسور لی لای از دانشگاه تولین در تحقیقات خود دریافتند که هم شرکت کنندگان مرد و هم زن در مطالعه علاقه کمتری به کار با زنانی دارند که سعی در مذاکره برای دستمزد بهتر دارند. نسبت به مردانی که سعی در مذاکره با حقوق بالاتر داشتند. به نظر می رسد این واقعیت که مذاکره کنندگان زن معمولا کمتر از مردان مذاکرات حقوق را آغاز می کنند، حداقل تا حدی به دلیل آگاهی زنان است که مذاکره می تواند این نوع واکنش اجتماعی را در دفتر ایجاد کند.
محققان لورا جی کری و الکس بی. ون زانت از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و جسیکا آ. کندی از دانشگاه پنسیلوانیا، در یک مطالعه جدید دریافتند که مردم بیشتر به مذاکره کنندگان زن دروغ می گویند تا به مذاکره کنندگان مرد. بیشتر به زنان دروغ گفته میشد، زیرا شرکتکنندگان آنها را کمتر از مردان شایستگی میدانستند و بنابراین احتمال کمتری داشت که دروغهای آنها را زیر سؤال ببرند. هم مردان و هم زنان با افشای منافع پنهان، به احتمال بیشتری به مذاکره کنندگان مرد رفتار ترجیحی می دهند.
این گونه کلیشه ها و رفتارهای جانبدارانه می تواند به طور قابل توجهی مانع از نتایج مذاکره شده زنان شود و آنها را در یک مزیت ناعادلانه قرار دهد. سوال این است که چگونه می توانیم این وضعیت را اصلاح کنیم؟ کارشناسان از چندین رویکرد حمایت کرده اند. ادامه مطلب ...